بالابال

لغت نامه دهخدا

بالابال. ( اِ ) سخنی که فهمیده نشود. بلبله :
مباش کم ز کسی کو سخن نداند گفت
ز لفظ معنی باید همی نه بالابال.
عنصری.
مراد این است که گنگ نیز با اشارت و سخن نامفهوم مراد خویش فهماند و سخن غضائری تنها بلبله و بی معنی است. و در فرهنگ اسدی این شعر به نام دقیقی و به شاهد پالاپال آمده بدین صورت :
مباش کم ز کسی کو سخن بداند گفت
ز لفظ و معنی باهم همیشه پالاپال.
و بمعنی سیان عربی و برابر سخت پاینده فارسی گرفته و البته غلط است. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس