بالا یانیدن

لغت نامه دهخدا

بالایانیدن. [ دَ ] ( مص ) برای این کلمه در فرهنگ ناظم الاطباء معانی ذیل آمده است اما در مآخذ دیگر دیده نشد و در بعضی از آن معانی احتمال تصحیف میرود: منبسط کردن. پهن کردن. فرش کردن. || غلطانیدن. انداختن. || غلطیدن. || دست رسانیدن به چیزی. || غلبه کردن. || سفارش کردن. طولانی شدن. || برابر گشتن. هم پایه شدن. || رسیدن. پخته شدن. || گل آلود شدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

منبسط کردن پهن کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس