بالا همت

لغت نامه دهخدا

بالاهمت. [ هَِ م ْ م َ ] ( ص مرکب ) بلندهمت. عالی همت. ( آنندراج ). باهمت. || سخی جوانمرد. نیکوکار. محسن. ( ناظم الاطباء ). کریم طبع. || پاک نژاد. ( ناظم الاطباء ). اما در معنی اخیر به این مأخذ منحصر است.

فرهنگ فارسی

بلند همت جوانمرد

پیشنهاد کاربران

بپرس