بالا در آسمان (ترانه). «بالا در آسمان» ( به انگلیسی: Up in the Air ) تک آهنگی از ترتی سکندز تو مارس است که در ۱۹ مارس ۲۰۱۳ ( ۲۰۱۳ - 03 - ۱۹ ) منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم عشق، هوس، ایمان و رؤیاها قرار داشت.
wiki: بالا در آسمان (ترانه)
بالا در آسمان (فیلم ۲۰۰۹). معلق در هوا ( به انگلیسی: Up In The Air ) نام یک فیلم کمدی - درام عاطفی به کارگردانی جیسن رایتمن، ( کارگردان فیلم موفق جونو ) ، محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است. این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام نوشتهٔ والتر کرین می باشد. داستان بر روی شرکت دانسایزر و سفرهای رایان بینگام ( جرج کلونی ) متمرکز شده است.
رایان بینگهام ( جرج کلونی ) مردی است که به خاطر نوع شغلی که دارد مدام و به طور پیوسته در حال مسافرت با هواپیماست، و سفرهای طولانی هوایی جزئی از زندگی او شده است. شغل او، ابلاغ خبر اخراج شدن به کارمندهای شرکت هایی است که مدیران آنها توانایی اخراج آنها را ندارند. رایان دو خواهر دارد که یکی از آنها دارد ازدواج می کند اما او هیچ پایبندی به خانواده اش ندارد. آدمی ست بی ثبات و بی بند و بار که هیچ علاقه ای به وابستگی نداشته و اوج رابطه اش با یک زن عشقبازی بدون عشق است. تا اینکه در یکی از سفرهایش با شخصیت بی ثبات دیگری مانند خودش یعنی زنی به نام آلکس ( ویرا فارمیگا ) آشنا می شود که او هم مثل خودش آدمی بی قید است. هرچند که بعد از اینکه شبی را با هم می گذرانند کمی به رایان وابسته می شود. روزی به رایان خبر می رسد که مدیران شرکت ها دیگر قصد ابلاغ خبر اخراج کارمندان را به شیوه رایان ندارند. دختری به نام ناتالی کینر ( آنا کندریک ) دستگاهی را وارد شرکت می کند که با آن دستگاه مدیران از همان جایی که نشسته اند می توانند کارمندان خود را اخراج کنند. رایان تا حد توانش جلوی عملی شدن این تصمیم را می گیرد و به ناتالی می گوید که او هیچ چیز از شغل رایان نمی داند. ناتالی نیز درخواست می کند تا چند روزی با رایان به شیوهٔ سنتی با هواپیما پرواز کنند و چند نفر را اخراج کنند. در طول این سفر، رایان می فهمد که چه زندگی بدی دارد. ناتالی باعث می شود که رایان نزد خواهرش که تازه ازدواج کرده برود و با آلکس رابطه داشته باشد و این گونه است که به فکر تغییر می افتد…
• جرج کلونی در نقش رایان بیگنام
• ویرا فارمیگا در نقش آلکس گوران
• آنا کندریک در نقش ناتالی کینر
• امی مورتون در نقش کارا بیگنام
• ملنی لینسکی در نقش جولی بیگنام
این فیلم اقتباسی از رمانی با همین نام نوشته والتر کیرن در سال ۲۰۰۱ است. [ ۱]
قبل از کندریک، بازیگران زیادی - و از جمله آلن پیج و امیلی بلانت، فیلمنامه فیلم را خواندند و هر یک به دلیلی بازی در آن را نپذیرفتند تا این که قرعه به نام کندریک افتاد. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرایان بینگهام ( جرج کلونی ) مردی است که به خاطر نوع شغلی که دارد مدام و به طور پیوسته در حال مسافرت با هواپیماست، و سفرهای طولانی هوایی جزئی از زندگی او شده است. شغل او، ابلاغ خبر اخراج شدن به کارمندهای شرکت هایی است که مدیران آنها توانایی اخراج آنها را ندارند. رایان دو خواهر دارد که یکی از آنها دارد ازدواج می کند اما او هیچ پایبندی به خانواده اش ندارد. آدمی ست بی ثبات و بی بند و بار که هیچ علاقه ای به وابستگی نداشته و اوج رابطه اش با یک زن عشقبازی بدون عشق است. تا اینکه در یکی از سفرهایش با شخصیت بی ثبات دیگری مانند خودش یعنی زنی به نام آلکس ( ویرا فارمیگا ) آشنا می شود که او هم مثل خودش آدمی بی قید است. هرچند که بعد از اینکه شبی را با هم می گذرانند کمی به رایان وابسته می شود. روزی به رایان خبر می رسد که مدیران شرکت ها دیگر قصد ابلاغ خبر اخراج کارمندان را به شیوه رایان ندارند. دختری به نام ناتالی کینر ( آنا کندریک ) دستگاهی را وارد شرکت می کند که با آن دستگاه مدیران از همان جایی که نشسته اند می توانند کارمندان خود را اخراج کنند. رایان تا حد توانش جلوی عملی شدن این تصمیم را می گیرد و به ناتالی می گوید که او هیچ چیز از شغل رایان نمی داند. ناتالی نیز درخواست می کند تا چند روزی با رایان به شیوهٔ سنتی با هواپیما پرواز کنند و چند نفر را اخراج کنند. در طول این سفر، رایان می فهمد که چه زندگی بدی دارد. ناتالی باعث می شود که رایان نزد خواهرش که تازه ازدواج کرده برود و با آلکس رابطه داشته باشد و این گونه است که به فکر تغییر می افتد…
• جرج کلونی در نقش رایان بیگنام
• ویرا فارمیگا در نقش آلکس گوران
• آنا کندریک در نقش ناتالی کینر
• امی مورتون در نقش کارا بیگنام
• ملنی لینسکی در نقش جولی بیگنام
این فیلم اقتباسی از رمانی با همین نام نوشته والتر کیرن در سال ۲۰۰۱ است. [ ۱]
قبل از کندریک، بازیگران زیادی - و از جمله آلن پیج و امیلی بلانت، فیلمنامه فیلم را خواندند و هر یک به دلیلی بازی در آن را نپذیرفتند تا این که قرعه به نام کندریک افتاد. [ ۲]