باقی گذاشتن


معنی انگلیسی:
leave, bequeath

لغت نامه دهخدا

باقی گذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بجا ماندن و برقرار گذاشتن چیزی را. ( ناظم الاطباء ). برجای نهادن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بجا ماندن بر قرار گذاشتن .

جدول کلمات

ابقا

پیشنهاد کاربران

بجای اوردن در بعضی موارد می تواند به عنوان مترادف باقی گذاشتن بکار رود
بر جای نهادن
ابقا

بپرس