باقی دار شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) عمل باقی دار. کسری پیدا کردن. از حاصل عملی مالی بر ذمه کسی ماندن که از عهده ادای آن برنتواند آمد. ( یادداشت مؤلف ).