بافتکار. ( ص مرکب ) که بافد. که بافتن پیشه دارد. جولاهه. بافنده. حائک. آنکه کارش بافتن است. نساج : این بافتکار دنیی جولاهه رشتن ز هیچ و هیچ بود کارش.ناصرخسرو.