باغیه

لغت نامه دهخدا

( باغیة ) باغیة. [ ی َ ] ( ع ص ) مؤنث باغی. نافرمان.
- فئه باغیة ؛ طایفه ای که از اطاعت امام عادل خارج شده باشند. ( از تاج العروس و اقرب الموارد ). گروه نافرمان از طاعت امام عادل. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). جماعتی که از طاعت امام عادل سر باززده باشند. ( یادداشت مؤلف ).
- || لشکر معاویه در صفین لقوله ( ص ): یقتله الفئة الباغیة؛ که درباره عمار یاسر فرمایش فرموده بود. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مونث باغی یاغی

پیشنهاد کاربران

بپرس