عدن بمعنی پشت کوه جاییکه ایزدان زندگی می کردند وباغ شان را داشتند.
Eden با تلفظ اِدِن در بعضی از زبان های غربی و به زبان عربی و حروف لاتین به شکل Edn با تلفظ اِدن یا عِدن.
اگر خوانندگان گرامی دوست داشتند می توانند چند لحظه در بازی کابالا ( ka ba la ) روی این واژه همراه این حقیر باشند. کلمه Eden را میتوان به عدد تبدیل نمود و آنرا به شکل زیر نوشت : 54514
... [مشاهده متن کامل]
دو عدد پنج معادل حرف e و عدد چهار معادل حرف d و عدد چهارده معادل حرف n. حالا در پشت پرده این اعداد و ارقام چه راز ژرفی می تواند نهفته باشد؟ البته در زمانیکه داستان آدم و باغ بهشت در اندیشه و فکر و خیال انسان برای اولین بار به پیدایش رسیده، نه خط میخی سومریان و ایلامیان و اوگاریت ها و نه خط هیروگلیف مصریان و نه هیچ خط دیگری وجود نداشته است. برای اینکه سخن به درازا نکشد، بازی را با هم ادامه می دهیم و راز نهفته در پشت ارقام را به شرح زیر تفسیر و فاش می نمائیم. دو عدد 5 روی هم اشاره به نفوس دهگانه افراد انسانی دارند، پنج تا مذکر و پنج تا موئنث، پنج مرد و پنج زن ، پنج تا آدم و پنج تا حوای خودی. عدد 14 اشاره به امیال و سرنوشت های جنسی پنجگانه افراد انسانی دارد که یکی از آنها اصلی و آشکار و ظاهری است و چهارتا از آنها فرعی و پنهانی اند. حال عدد 4 بین دو عدد 5 باقی می ماند و باید تفسیر گردد و راز اش فاش شود و تکلیف اش روشن گردد. تفسیر سطحی این عدد میتواند اشاره به چهار جهت اصلی داشته باشد و منظور این بوده باشد که در کلیه جهات جغرافیایی روی کره زمین و هرکجا که انسان وجود داشته باشد و زندگی کند، همیشه دارای پنج میل و سرنوشت جنسی خواهد بود. لذا عبارت چهار رود به زبان سمبلیک خود آدم به عنوان سراینده اولیه این داستان قبل از پیدایش Noah با تلفظ نوآه ( نوح ) به معنای آه یا دَم زندگی بخش نوین، به معنای چهار تا رودخانه نبوده است بلکه به معنای هرکجا که انسان روَد یا برود، آن پنج میل جنسی و پنج سرنوشت جنسی آویزان گردن وجودی اش خواهد بود. حال یک تفسیر ژرف تر از عدد 4 به شکل زیر : این عدد را دوباره به حرف d بر می گردانیم که مخفف علامت " در " یا علامت عمل ضربدر ( � ) باشد. اگر این علامت را در بین دو عدد پنج قرار دهیم، به این راز می رسیم که نفوس دهگانه به شکل 5 نفس مذکر و 5 نفس موئنث بهمدیگر تعلق دارند و به زبان تمثیل حسابی در همدیگر ضرب شده و حاکی از پنج زوج بنیادی و خودی و ملکوتی می باشد. به این معنا که سراینده اولیه این داستان هرکه بوده باشد، صاحب یک باور و یک جهان بینی ژرف در زمینه های خود شناسی ؛ انسان شناسی ؛ کیهان شناسی و حیات یا زندگی شناسی و خدا شناسی بوده است و از آنجاییکه در عصر وی نه خط وجود داشته و نه قلم و نه کاغذ و نه لوح سنگی و گلی ، آن داستان بطور پراکنده و قطعه قطعه و بریده شده در چهار جهت اصلی بصورت نقل قول شفاهی انبساط یافته و نقل قول هرچقدر از مرکز مکانی و عصر زمانی دور تر شده با ابهام و اوهام در آمیخته و به افسانه آدم و حوا تبدیل شده است. می توان گفت که آن داستان، باوری بود اندر دیار آذر باییجان که موسا کرد آنرا آدم دستان . بر وزن رستم یلی بود اندر سیستان و فردوسی کرد اورا رستم دستان. واژه آدم ( با حروف لاتین به شکل Adam و با تلفظ آدام ) در اصل و ریشه فارسی می باشد و نه عبری و نام مرد اولیه نبوده است بلکه یک بینش و باور بوده است در زمینه حیات یا زندگی شناسی و مبداء و منشاء زندگی. معنای این واژه فارسی عبارت بوده است از دَم حیات بخش آغازین و ازلی یا ابدی آفریدگار که در کلیه جهات اصلی و فرعی و بسوی بیکرانی گرمای زندگی بخش آن هرگز به سردی و شعله های آتش آن به خمودگی نمی گرایند و آتش آن هرگز خاموش نمی شود و جاودانه بسوی بی مرزی و بی ساحلی و بیکرانی و در کلیه جهات در پیشروی خواهد بود. آن بینش و جهان بینی اولیه در مهد کودک بیداری آگاهی طبیعت از طریق آگاهی انسان بخوبی و درستی و حقیقت کودکانه به این حقیقت اشاره نموده است که آفریدگار گیتی یا کیهان یا جهان در برترین حالت آفرینش ملکوتی کیهانی یعنی در نظام احسن آفرینش مبداء همه افراد انسانی را بطور همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی ( یعنی بدون افزایش تعداد از طریق تولید مثل ) و هرکدام را از یک خانواده خودی ده عضویی مشتمل بر پنج آدم و حوای خودی آفریده است با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود و تجربه عشق خویشتن به پنج روش مختلف در قالب پنج زوج بنیادی و خودی و ملکوتی. عدد 4 علاوه بر چهار جهت اصلی و علامت و نشانه پیوند نفوس دهگانه باهم به شکل ضربدر ، می تواند اشاره به این حقیقت هم داشته باشد که فضای هندسی باغ بهشتی کیهانی به شکل کره نباشد بلکه به شکل مکعب مربع.