باعیناثا

لغت نامه دهخدا

باعیناثا. [ ع َ ] ( اِخ ) نام جایی است. ( آنندراج ). دهی است ببغداد. ( منتهی الارب ). دهی است بزرگ شهر مانند در بالای جزیره ابن عمر که رودخانه ای نیز از کنار آن میگذرد و به دجله میریزد.باغهای بسیار دارد و از دلگشاترین نقاط دمشق است. ابوتمام در شعر خود از آن یاد کرده گوید :
لولا اعتمادک کنت ذامندوحة
عن برقعید و ارض باعیناثا.
( از معجم البلدان ) ( مراصد الاطلاع ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] باعَیْناثا، شهر و روستایی کهن در شمال عراق می باشد.
باعَیْناثا، شهر و روستایی کهن در شمال عراق می باشد.
← شهر
(۱) ابن اثیر، الکامل .(۲) ابن حوقل محمد، صورة الارض ، به کوشش کرامرس ، لیدن ، ۱۹۳۸م .(۳) ابن خردادبه عبیدالله ، المسالک و الممالک ، به کوشش دخویه ، لیدن ، ۱۳۰۶ق /۱۸۸۹م .(۴) ابوتمام حبیب ، دیوان ، همراه با شرح خطیب تبریزی ، به کوشش محمد عبده عزام ، قاهره ، ۱۹۵۷م .(۵) سهراب ، عجائب الاقالیم السبعة، به کوشش هانس فون مژیک ، وین ، ۱۳۴۷ق /۱۹۲۹م .(۶) طبری ، تاریخ .(۷) قدامة بن جعفر، «الخراج »، همراه المسالک و الممالک ابن خردادبه ، به کوشش دخویه ، لیدن ، ۱۳۰۶ق /۱۸۸۹م .(۸) مقدسی محمد، احسن التقاسیم ، به کوشش دخویه ، لیدن ، ۱۹۰۶م .(۹) یاقوت ، بلدان .(۱۰) یعقوبی احمد، تاریخ ، بیروت ، دارصادر.(۱۱) Hoffmann G، Ausz O ge aus syrischen Akten persischer M L rtyrer، Leipzig، ۱۸۸۰.(۱۲) Le Strang G، The Lands of the Eastern Caliphate، London، ۱۹۶۶.(۱۳) Markwart J، S O darmenien und die Tigrisquellen، Wien، ۱۹۳۰.

پیشنهاد کاربران

بپرس