باعق

لغت نامه دهخدا

باعق. [ ع ِ ] ( ع ص ، اِ ) سخت آوازکننده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || سیل بزرگ. ( منتهی الارب ). توجبه بزرگ. ( ناظم الاطباء ). توجبه. || باران شدید و سخت.

پیشنهاد کاربران

بپرس