باطل گردانیدن. [ طِ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) باطل گرداندن. باطل کردن. || محو کردن. نابود کردن : بعد از آن آنرا دیواری ساختند و چهار دروازه و بمدتی نزدیک آنرا باطل گردانیدند و عمارت در افزودند. ( مجمل التواریخ و القصص ).