باطرقانی
لغت نامه دهخدا
باطرقانی. [ طِ ] ( اِخ ) ابوبکر عبدالواحدبن احمدبن محمدبن عبداﷲبن عباس باطرقانی از قراء و اهل عبادت و از رواة بود و در اوایل ایام مسعود غزنوی ( سال 421 هَ. ق. ) بروایتی در جمادی الاخره و بروایتی در ماه رجب ، در مسجد جامع یا در منزل خود، در فتنه ای که خراسانیان آنجا برپا کردند و گروهی بسیار از دانشمندان در آن واقعه کشته شدند، بقتل رسید. ( از معجم البلدان ) ( الانساب سمعانی ورق 60 ).
باطرقانی. [ طِ ] ( اِخ ) ابوبکر احمدبن فضل بن محمدبن جعفر باطرقانی. از محدثان خوش خط بود. از مصنفات او کتاب طبقات القراء است. ( از الانساب سمعانی ورق 60 ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] باطِرقانی، نسبت و شهرت دو تن از استادان علم قرائت در قرن چهارم و پنجم است.
ابوبکراحمد بن محمّدبن احمدبن محمّدبن جعفر باطرقانی از استادان علم قرائت در قرن چهارم ـ پنجم؛ منسوب به باطرقان، روستایی در اصفهان که نام آن را هم با کسر طا و هم با فتح طا ضبط کرده اند.
به گفته یاقوت ، بیشتر مردم آن نسّاج بوده اند.
ابونُعَیم باطرقان را از جمله هفده قریه ای می شمارد که پس از بنای جامع یهودیّه اصفهان به «یهودیّه» افزوده شده است.
به گفته سمعانی ، جماعتی از قرّاء و محدّثان از این روستا برخاسته اند و خود او نام بعضی از آن ها را ذکر کرده است.
مشهورترین ایشان ابوبکر احمد باطرقانی است که ذهبی او را «امام کبیر» و «شیخ القرّاء» خوانده است.
ترجمه حال او را چند تن از مؤلفان و مورخان آورده اند.
ذهبی از قول یحیی بن مَنْده ( یحیی بن عبداللّه بن محمّد ، متوفی ۵۱۱) می گوید که احمد باطرقانی «کَثیُرالسماع» و «واسع الرّوایة» بوده و خطّی دقیق داشته است، یحیی بن مَنْده از قول خود باطرقانی، تولد او را در ۳۷۲ ذکر کرده است.
عبدالعزیز نخشبی می گوید، مُسندی تصنیف کرده که در آن احادیث صحیح بخاری را تخریج نموده است، امّا احادیث را از روی کتاب نوشته و بعد اسناد را به آن الحاق کرده است، و این شرط محدّثی نیست؛ زیرا محدّثان احادیث و اسناد را از زبان شیوخ خود نقل می کنند نه از روی کتاب .
به گفته یحیی بن منده ، باطرقانی در مسایلی وارد شده است که بهتر بود نمی شد و به حدیث گفتن و اقرای قرآن کفایت می کرد.
ذهبی در تفسیر این سخن می گوید که مقصود ابن منده آن بوده که او در مطالبی از علم کلام وارد شده است.
همو می گوید باطرقانی پس از ابوالمظفّر عبداللّه بن شبیب ضَبّی اصفهانی، که مدتی دراز امام جامع اصفهان بود، به امامت آن جامع رسید.
از قول حافظ ابوعبداللّه دقّاق اصفهانی نقل کرده اند که در علم قراءات و حدیث و روایات و کثرت کتابت و سماع، شیخی افضل از باطرقانی در اصفهان نبوده است.
او را به حسن خلق و حسن هیئت و منظر و ثقه بودن در روایت نیز ستوده اند.
ذهبی او را حافظی غیرمتقن دانسته و نام او را در تذکرة الحُفّاظ نیاورده است.
وفات باطرقانی را در ۲۲ صفر ۴۶۰ ذکر کرده اند.
← آثار او
ابوبکر عبدالواحد بن احمدبن محمّد باطرقانی از قرّاء و امام جامع گورگیرِ اصفهان، که به گفته سمعانی دارای جودت قرائت بوده است (اَحَدُ القُراء المُجَوِّدین).
سمعانی از قول یحیی بن مَنْده در کتاب اِصْبهان نقل می کند که او امام در قراءات و حافظ روایات (یعنی روایات مختلف در قرائت قرآن ) بوده و در جمادی الاخر (یا رجب ) ۴۲۱، در زمان سلطان مسعود غزنوی ، در جامع اصفهان کشته شده است و بعضی گفته اند در خانه خود در حال سجده به قتل رسیده است.
سمعانی می گوید، در این فتنه جماعتی از علما و صلحا کشته شدند و این کشتار نظیر آن بود که در فتنه غز در خراسان اتّفاق افتاد.
از قول ابن عساکر (به نقل از ابوعبداللّه محمّدبن محمّد اصفهانی) نقل می کند که چون سلطان محمود (سلطان مسعود درست است) در ۴۲۱ بر اصفهان مستولی شد، بر ایشان امیری تعیین کرد، ولی مردم بر او شوریدند و او را به قتل رساندند.
سلطان مسعود مردم را امان داد، امّا روز جمعه ، که مردم در جامع اصفهان بودند، بر ایشان حمله کرد و کشتاری بزرگ به راه انداخت، ولی ابونعیم اصفهانی که در آن جمع بود نجات یافت.
به هر حال، این کشتار چنان فجیع بود که ابن عماد می گوید آنچه مسعود کرد با کفّار هم نمی کنند.
جز این دو تن نام عدّه ای دیگر از محدّثان و مقریان با نسبت باطرقانی در الانساب مذکور است.
ابوبکراحمد بن محمّدبن احمدبن محمّدبن جعفر باطرقانی از استادان علم قرائت در قرن چهارم ـ پنجم؛ منسوب به باطرقان، روستایی در اصفهان که نام آن را هم با کسر طا و هم با فتح طا ضبط کرده اند.
به گفته یاقوت ، بیشتر مردم آن نسّاج بوده اند.
ابونُعَیم باطرقان را از جمله هفده قریه ای می شمارد که پس از بنای جامع یهودیّه اصفهان به «یهودیّه» افزوده شده است.
به گفته سمعانی ، جماعتی از قرّاء و محدّثان از این روستا برخاسته اند و خود او نام بعضی از آن ها را ذکر کرده است.
مشهورترین ایشان ابوبکر احمد باطرقانی است که ذهبی او را «امام کبیر» و «شیخ القرّاء» خوانده است.
ترجمه حال او را چند تن از مؤلفان و مورخان آورده اند.
ذهبی از قول یحیی بن مَنْده ( یحیی بن عبداللّه بن محمّد ، متوفی ۵۱۱) می گوید که احمد باطرقانی «کَثیُرالسماع» و «واسع الرّوایة» بوده و خطّی دقیق داشته است، یحیی بن مَنْده از قول خود باطرقانی، تولد او را در ۳۷۲ ذکر کرده است.
عبدالعزیز نخشبی می گوید، مُسندی تصنیف کرده که در آن احادیث صحیح بخاری را تخریج نموده است، امّا احادیث را از روی کتاب نوشته و بعد اسناد را به آن الحاق کرده است، و این شرط محدّثی نیست؛ زیرا محدّثان احادیث و اسناد را از زبان شیوخ خود نقل می کنند نه از روی کتاب .
به گفته یحیی بن منده ، باطرقانی در مسایلی وارد شده است که بهتر بود نمی شد و به حدیث گفتن و اقرای قرآن کفایت می کرد.
ذهبی در تفسیر این سخن می گوید که مقصود ابن منده آن بوده که او در مطالبی از علم کلام وارد شده است.
همو می گوید باطرقانی پس از ابوالمظفّر عبداللّه بن شبیب ضَبّی اصفهانی، که مدتی دراز امام جامع اصفهان بود، به امامت آن جامع رسید.
از قول حافظ ابوعبداللّه دقّاق اصفهانی نقل کرده اند که در علم قراءات و حدیث و روایات و کثرت کتابت و سماع، شیخی افضل از باطرقانی در اصفهان نبوده است.
او را به حسن خلق و حسن هیئت و منظر و ثقه بودن در روایت نیز ستوده اند.
ذهبی او را حافظی غیرمتقن دانسته و نام او را در تذکرة الحُفّاظ نیاورده است.
وفات باطرقانی را در ۲۲ صفر ۴۶۰ ذکر کرده اند.
← آثار او
ابوبکر عبدالواحد بن احمدبن محمّد باطرقانی از قرّاء و امام جامع گورگیرِ اصفهان، که به گفته سمعانی دارای جودت قرائت بوده است (اَحَدُ القُراء المُجَوِّدین).
سمعانی از قول یحیی بن مَنْده در کتاب اِصْبهان نقل می کند که او امام در قراءات و حافظ روایات (یعنی روایات مختلف در قرائت قرآن ) بوده و در جمادی الاخر (یا رجب ) ۴۲۱، در زمان سلطان مسعود غزنوی ، در جامع اصفهان کشته شده است و بعضی گفته اند در خانه خود در حال سجده به قتل رسیده است.
سمعانی می گوید، در این فتنه جماعتی از علما و صلحا کشته شدند و این کشتار نظیر آن بود که در فتنه غز در خراسان اتّفاق افتاد.
از قول ابن عساکر (به نقل از ابوعبداللّه محمّدبن محمّد اصفهانی) نقل می کند که چون سلطان محمود (سلطان مسعود درست است) در ۴۲۱ بر اصفهان مستولی شد، بر ایشان امیری تعیین کرد، ولی مردم بر او شوریدند و او را به قتل رساندند.
سلطان مسعود مردم را امان داد، امّا روز جمعه ، که مردم در جامع اصفهان بودند، بر ایشان حمله کرد و کشتاری بزرگ به راه انداخت، ولی ابونعیم اصفهانی که در آن جمع بود نجات یافت.
به هر حال، این کشتار چنان فجیع بود که ابن عماد می گوید آنچه مسعود کرد با کفّار هم نمی کنند.
جز این دو تن نام عدّه ای دیگر از محدّثان و مقریان با نسبت باطرقانی در الانساب مذکور است.
wikifeqh: باطرقانی
[ویکی فقه] باطرقانی (ابهام زدایی). باطرقانی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابراهیم بن قاسم باطرقانی شیبانی اصفهانی، ابراهیم بن قاسم باطرقانی شیبانی اصفهانی، از محدّثین قرن سوم هجری در اصفهان• ابوبکر احمد بن فضل باطرقانی اصفهانی، باطِرْقانی ، ابوبکر احمد بن فضل بن محمد (۳۷۲-۴۶۰ق /۹۸۲- ۱۰۶۸م )، مقری و محدث اهل اصفهان • ابوبکر عبدالواحد بن احمد باطرقانی اصفهانی، ابوبکر عبدالواحد بن احمدبن محمّد باطرقانی از قرّاء و امام جامع گورگیرِ اصفهان• احمد بن محمد باطرقانی اصفهانی، احمد بن محمد باطرقانی اصفهانی، از استادان علم قرائت در قرن چهارم و پنجم هجری در اصفهان
...
...
wikifeqh: باطرقانی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید