باط

لغت نامه دهخدا

باط.( اِ ) شادمانی باشد. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 228 ).

باط. ( ع اِ ) ( مشتق از اِباط ) بغل. زیر بغل. ( دزی ج 1 ص 49 ).
- باط حشیش ؛ یکدسته علف. یک بغل علف. ( از دزی ج 1 ص 49 ).

فرهنگ فارسی

بغل و زیر بغل

پیشنهاد کاربران

بپرس