باشنک. [ ش َ ] ( اِ ) خوشه انگور آویزان از درخت. ( ناظم الاطباء ). اما در کتب دیگر باشنگ بکاف فارسی است و رجوع به باشنگ شود. || خیاری که جهت تخم نگاهدارند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به باشنگ شود.