باشمه

لغت نامه دهخدا

باشمه. [ ] ( ) رازی گوید باشمه بدوق رسد. ( ترجمه صیدنه بیرونی ). این لغت و شرح آن جز در صیدنه ابوریحان جائی دیده نشدو مصحف می نماید و مراد از آن دانسته نشد که چیست.

باشمه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) صورتی از باشامه بمعنی سرانداز زنان. ( مهذب الاسماء ذیل لغت خِمار ). معجر زنان. روپاک. روسری. رجوع به خمار و نیز رجوع به باشامه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس