دیکشنری
مترجم
بپرس
باشعله نامنظم سوختن
دنبال کنید
مترادف ها
flare
(فعل)
زبانه کشیدن، از جا در رفتن، باشعله نامنظم سوختن
فارسی به عربی
شعلة ضوییة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها