واژه باش فارسی با باش ترکی فرق دارد چه بخواهد چه نخواهید واژه باشد یا باشه یا باشیدن هر باش باشد با ترکی فرق دارد برای بار دوم متاسفانه بازهم همین تکرار می شود
یک نفر با حساب مختلف حرف تکرار می کنه هزاران الکی به بنده توهین کرده نه الان بهش توهین نه بهش کاری دارم
... [مشاهده متن کامل]
بنده نه منبع می سازم برای خودم قوم طایفه خودم ترک زبان آذری اصالت تبریز ی هستم تولد تهران هستم مشخص کدام واژه ترکی هست کدام واژه نیست درضمن نه مثل بعضی معمولاً دماغ سوخته به خاطر اینکه می سوزد به بقیه امتیاز منفی می دهد درضمن یک حساب بیشتر ندارم هرکسی بگویید که من حساب زیادی دارم به گردنش هست.
بیایید این ادعای جعلی را با دقت و مستند بررسی کنیم. ابتدا متن ادعا را دوباره مرور می کنیم:
> �باشد� کلمه ای تورکی است که از �باشدا� به معنی �رو سرم گرفته شده� آمده و دال آن حذف شده و بصورت �باشه� درآمده است و با �بودن� هیچ ارتباطی ندارد و فاقد ریشه در فارسی است و بصورت مصدر و ماضی آینده صرف نمی شود.
این ادعا چندین اشتباه اساسی دارد که در ادامه با منابع معتبر توضیح می دهم:
- - -
1️⃣ ریشه ی �باشد� در فارسی
لغت نامه دهخدا: واژه �باشد� از ریشهٔ فعل �بودن� در فارسی گرفته شده و شکل التزامی یا اخباری دارد.
> �باشد: از باب التزامی فعل بودن�
( منبع: دهخدا، لغت نامه دهخدا، مدخل �باشد� )
فرهنگ عمید: �باشد� به معنی �موافقت، اجازه، یا تحقق� است و شکل التزامی از �بودن� است.
> �باشد: از مصدر بودن، برای بیان التزام یا احتمال�
سروشی و فرهنگ های معاصر فارسی نیز تأیید می کنند که �باشد� مشتق از �بودن� است و ربطی به ترکی ندارد.
- - -
2️⃣ �باشد� و صرف فعل
ادعای �فاقد صرف ماضی و آینده است� نادرست است، زیرا �باشد� شکل التزامی فعل بودن است و به صورت زیر عمل می کند:
ماضی التزامی: باشد
حال التزامی: باشد
آینده التزامی: باشد
در فارسی، شکل های التزامی گاهی به جای صرف های کامل زمان ها استفاده می شوند، ولی همیشه به �بودن� برمی گردند.
- - -
3️⃣ ارتباط با ترکی
کلمه �باش� در ترکی به معنی �باش� یا �باشد� در برخی موقعیت هاست، اما این هم یک تشابه تصادفی واژگانی است و ریشه شناسی تاریخی نشان می دهد که �باشد� در فارسی کاملاً از فعل بودن است و قرن ها قبل از نفوذ ترکی در ایران ثبت شده است.
هیچ سند تاریخی معتبر وجود ندارد که �باشدا� در ترکی به معنی �رو سرم گرفته شده� باشد یا �دال حذف شده� باشد. این ادعا صرفاً حدس و گمان جعلی است و در منابع ترکی معتبر یافت نمی شود.
- - -
4️⃣ نتیجه گیری مستند
�باشد� فارسی است و از فعل �بودن� مشتق شده است.
شکل صرفی آن مطابق قواعد فعل بودن در فارسی است.
هیچ مدرک تاریخی یا لغت شناسی معتبر، ریشه ترکی یا واژه �باشدا� را تأیید نمی کند.
این ادعا نمونه ای از جعل و تحریف تاریخ زبان است که گاهی برای اهداف ایدئولوژیک یا ناسیونالیستی بیان می شود.
- - -
منابع معتبر
1. دهخدا، لغت نامه دهخدا، مدخل �باشد�
2. عمید، فرهنگ لغت فارسی
3. فرهنگ معاصر فارسی، غلامحسین یوسفی، جلد ۱
4. واژه نامهٔ تاریخ زبان فارسی، داریوش آشوری
- - -
آقای بهنام رضایی
بودن _بود_ به معنای وجود داشتن
باید_ بباید _ حالت اجباری فعل بودن یعنی باید وجود داشته باشد .
باشد ، بباشد حالت اجباری_ شرطی این فعل . در زبان پارسی میانه این حالت های صرف برای همه افعال بود اما الان تو ادبیات هست.
... [مشاهده متن کامل]
تو این مدت هنوز سند و مدرکی مبنی بر اینکه واژگان پارسی ، ، ترکی هستن ارائه نکردید! آقا بجای این همه ادعا یه سند ساده ارائه بدید!
آقای بهنام رضایی بنده با سند و مدرک حرف می زنم
ادعاها پاسخ داده شود. آنچه نوشته بودید دقیقاً از جنس همان استدلال های عامیانه و بدون پشتوانه علمی است که در شبکه های اجتماعی برای تحریف ریشه شناسی واژه ها رواج پیدا کرده. من مرحله به مرحله توضیح می دهم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. واژه ی �باشه� و ریشه ی آن
🔹 �باشه� ( به معنای: قبول، باشد ) در فارسی ساخته شده از ریشه ی فعل �بودن� است.
در فارسی میانه ( پهلوی ) ریشه ی فعل �بو� یا �بَو� ( به معنای بودن، هستن ) به کار می رفته.
در فارسی نو، از همین ریشه افعال کمکی �بود�، �باش�، �باشد�، �باشم�، �باشی� ساخته شده اند.
بنابراین �باشه� ( = باشد ) صورت عامیانه و محاوره ای �باشد� است، نه چیز دیگر.
📌 منبع:
Henning, Mitteliranisch ( درباره صرف فعل در فارسی میانه )
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary ( مدخل baw - = to be )
لغت نامه دهخدا، مدخل �بودن�
- - -
۲. ربط �باشه� به �بودن� از نظر صرفی ( گرامری )
در فارسی فعل �بودن� دو ستاک دارد:
ستاک گذشته: �بود - � ( بودم، بودی، بودند. . . )
ستاک حال: �باش - � ( باشم، باشی، باشد، باشیم. . . )
بنابراین �باشه� ( = باشد ) مستقیماً از ستاک حالِ فعل �بودن� ساخته شده.
این یک قاعده ی صرفی است و نه برداشت شخصی.
📌 منبع:
دستور زبان فارسی، غلامحسین یوسفی
دستور تاریخی زبان فارسی، دکتر علی اشرف صادقی
- - -
۳. معنای تأییدی �باشه�
بله، در زبان محاوره وقتی می گوییم �باشه� منظورمان پذیرش و تأیید است.
این هیچ ربطی به �روی سرم� یا �چشمم� ندارد، بلکه یک تحول معنایی طبیعی در همه ی زبان هاست:
در انگلیسی: okay ( در اصل: �بی اشکال� ) → امروز یعنی �باشه، قبول�
در فارسی: �باشد� ( از بودن ) → یعنی �درست است، قبول دارم�
پس کارکرد تأییدی �باشه� در فارسی از دلِ صرف فعل �بودن� در معنای گزاره ای/پذیرشی آمده، نه از تشبیه به �روی سرم�.
📌 منبع:
Lyons, Semantics ( مبحث تحول معنایی افعال ربطی و تأییدی )
دستور زبان فارسی ۱ و ۲، دکتر باطنی
- - -
۴. درباره ی �بله� و �بلی�
ادعایی که �بله� و �بلی� ترکی است، کاملاً غلط است:
�بلی� در فارسی میانه و عربی به کار رفته است.
�بلی� در اصل عربی است ( از فعل �بلی� = آری گفتن، پاسخ مثبت دادن ) .
�بله� هم صورت محاوره ای �بلی� است.
📌 منبع:
Lane’s Arabic Lexicon، مدخل بلی
لغت نامه دهخدا، مدخل بلی
پس این ها ربطی به ترکی ندارند.
- - -
۵. ادعای �باش اوستونه = روی سرم�
این یک تشابه سطحی است و هیچ سند زبان شناختی وجود ندارد که �باشه� فارسی از �باش اوستونه� ترکی گرفته شده باشد.
اتفاقاً برعکس، در ترکی عثمانی و ترکی آذری، واژه ی �باش� ( = سر ) بارها تحت تأثیر فارسی وارد ترکیب های احترام آمیز شده ( مثل �باش �st�ne� ) .
یعنی این تأثیر از فارسی به ترکی بوده، نه برعکس.
📌 منبع:
Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish
Doerfer, T�rkische und Mongolische Elemente im Neupersischen
- - -
جمع بندی
✅ �باشه� در فارسی از ستاک حال فعل �بودن� ( باش - ) است.
✅ �بله� و �بلی� ریشه ی عربی دارند، نه ترکی.
✅ تعبیر ترکی �باش اوستونه� صرفاً یک تشابه ظاهری است و ارتباط ریشه ای با فارسی ندارد.
✅ ادعاهای مطرح شده هیچ مبنای زبان شناختی ندارند و بیشتر ساخته ی فضای مجازی هستند.
- - -
در پاسخ به آقای بهنام رضایی
دوست عزیز ، ما در همین سایت در مورد کلمه ( دانش ) صحبت کردیم. من سوالات بنیادی پرسیدم که از طرف شما بی پاسخ موند و شما ادعا هایی کردید و من ازتون دلیل و سند خواستم پاسخ ندادید . مجددا اینجا مطرح میکنم. طبق آمار سایت ۶۴۰ تا کامنت گذاشتید و طبق منطقی هم که ازتون دیدم علاقه مند به مصادره واژگان پارسی هستید. خب مجدد ادعا کردید کلمه ( باشد ) از کلمه ( باش ) ترکی به معنای سر مشتق شده. پس جمله جوراب پاره باشد یعنی جوراب رو سر هست! مورد بعد. باشد از افعال بودن بود وحالت آرمانی فعل بودن هست و هم خانواده شدن هست که همچنین فعلی در زبان ترکی وجود نداره. بودن به ترکی یعنی چی؟؟؟ وار ماخ! وار یعنی هست و این هیچ ربطی نداره به باشد ترکی! که میشه اولسون! با مغالطه لفظی نمیشه چیزی رو ثابت کرد. همون طور که قبلا پرسیدم از دیدگاه تاریخی هم دیدگاه شما به مشکل میخوره! چنتا دانشمند ترک قبل یا بعد از اسلام نام ببرید و کتب اونها که به ترکی نوشته شده نام ببرید؟؟؟ چنتا اثر مثل شاهنامه و دیوان حافظ و سعدی به ترکی نام ببرید؟؟؟
... [مشاهده متن کامل] اقا در ترکی محاوره ای باشه و باش اوستونه یعنی روی سرم هست شما اینو میگی نیست، چرا چون توی فرهنگ لغات ثبت نشده، ابنم شد حرف، الان من بگم روی چشمم در فرهنگ لغت نیست قبول میکنی نه چون در بین مردم داره استفاده میشه، این چه نوع رد کرد مطالب هست
اقای اقبالی چجوری ثابت میکنی باشد به بودن ربط داره، باشه حرف تایید هست، معنی تحت الفظی یعنی روی سرم، وقتی میگی روی چشمم هم تایید میکنی یعنی باشه، یعنی بله، شما هیچجوری با قواعد گرامری نمیتونی تایید کنی
... [مشاهده متن کامل] باشه به بودن ربط داشه باشه، بلکه باشه در طی زمان مفهوم بودن رو هم به خودش گرفته، ما در این زبان فقط اره و نه مال خودشه حتی بله و بلی هم ترکی هست که فرهنگ لغتها نوشتن، بله بعنی ابنجوری باشد، چنان باشد، حتی بعضی ها نوشتن بلی حرف تایید از بللی هست یعنی مشخصه، و ابنجوری اومده داخل فارسی، در کل هیچ اثباتی وجود نداره که باشه به بودن ربط داشته باشد، بعنی این حرف در ابتدا به صورت حرف تایید بمعنی روم سرم، استفاده میشده که معنی بله به خود گرفت و بعدشم معنی بودن به خودش گرفته.
این ادعا را با دقت بررسی کنیم
ادعای مورد نظر این است که:
> �واژه ی باشه ترکی است و معنای �تایید� دارد و ریشه اش �روی سرم� است و بعداً معانی �بودن� و �انجام شدن� به خود گرفته است. �
... [مشاهده متن کامل]
این ادعا کاملاً جعلی و غیرعلمی است. دلیل ها و منابع معتبر به شرح زیر است:
- - -
۱. بررسی ریشه شناسی واژه �باشه� در فارسی و ترکی
در فارسی محاوره ای و عامیانه، �باشه� به معنی �قبول است� یا �خوب� استفاده می شود.
لغت نامه ها و منابع معتبر فارسی مانند:
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
ذکر می کنند که �باشه� شکل صرفی از فعل بودن ( به معنای �باشد� ) است:
�باشد� → �باشه� ( محاوره ای )
معنای آن �موافقم� یا �قبول� است، نه �روی سرم�.
در زبان ترکی استانبولی یا ترکی قدیم:
هیچ منبع معتبر ترکی، واژه ی �باشه� به معنی �تایید� یا �روی سرم� را ثبت نکرده است.
در ترکی، برای �قبول کردن / تایید کردن� از واژه هایی مثل tamam، olur یا evet استفاده می شود.
- - -
۲. بررسی معنای �روی سرم�
در برخی وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی ادعا می شود �باشه� یعنی �روی سرم� و از ترکی آمده.
این یک تفسیر تحریف شده است که هیچ مدرک زبانی یا تاریخی ندارد.
هیچ فرهنگ لغت تاریخی یا مدرن ترکی، چنین معنایی را تأیید نمی کند.
- - -
۳. تحلیل معنای �بودن / انجام شدن�
همان طور که در منابع فارسی آمده است، باشه = باشد ( فعل بودن ) و معنای �انجام شود / باشد / درست است� را می دهد.
این کاملاً مطابق قواعد صرفی و معنایی فارسی است و هیچ نیازی به ارتباط با ترکی ندارد.
- - -
✅ جمع بندی
1. �باشه� فارسی محاوره ای است و ریشه در فعل باشد دارد.
2. هیچ سند معتبر تاریخی یا زبانی وجود ندارد که �باشه� ترکی باشد یا معنای �روی سرم� داشته باشد.
3. این ادعاها معمولاً در شبکه های اجتماعی و وبلاگ های غیرعلمی منتشر می شوند و فاقد اعتبار هستند.
منابع معتبر:
فرهنگ معین، جلد ۱، س ۱۳۸۵
فرهنگ عمید، چاپ ششم، ۱۳۹۰
فرهنگستان زبان و ادب فارسی: https://www. persianacademy. ir
Redhouse Turkish - English Dictionary, 2020 Edition
- - -
باشه ترکی عبارت تایید یعنی روی سرم، اینقدر ساده هست به مرور معانی بودن و انجام شدن رو هم به خودش گرفته است.
باش به چم حاضر و حضور است و در باشندگان = حاضرین و باشگاه = مکان حضارین نیز دیده شده است و نمیتواند چم امکان/حتم و . . . را دهد به چم حاضر می باشد
وقتی میگوییم باشه یعنی حاضر هستم به انجام ان کار حتی با واژه قبول هم فرق دارد چرا که برای واژه قبول که از قبل ( از خود گذراندن و عبور دادن ) آمده واژه پَس را داریم و از همینروست که به قبول شده = پسند شده میگوییم ( پَس َند = بسیار قبل شده = بسیار از خود گذراندن و قبول شده ) از همینجاست که به قبل از آن = پس از ان گفتند همچنین واژه سپس نیز از همینجا آمده یعنی س پَس = از پس آن امده و . . . . .
... [مشاهده متن کامل] بُوَد = باشد
از قضا
به طور حتم
به این امید
امکان را می رساند ، مربوط به آینده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)