باسقاقی. ( ترکی ، حامص ) لغت ترکی بمعنی شحنگی : آن اطراف قایم مقام بگذاشت و بوقارا به باسقاقی معین کرد. ( جهانگشای جوینی ). مقرر شد امیر ارغون را بر کورکوز باسقاقی فرمودند. ( جهانگشای جوینی ) و تولاک باسم باسقاقی در غیبت او محافظت ولایت میکند. ( جهانگشای جوینی ).