باستانی

/bAstAni/

مترادف باستانی: دیرینه، عتیقه، قدیم، قدیمی، کهن، کهنه

متضاد باستانی: جدید، نوین

معنی انگلیسی:
ancient, antique, early, old, olden, primitive, traditional

لغت نامه دهخدا

باستانی. ( ص نسبی ) قدیم. کهن. عتیق. دیرینه. قدیمی :
بکوه اندرون مانده ای دیر گاهی
بسنگ اندرون بوده ای باستانی.
فرخی.
بدان خانه باستانی شدم
به هنجار چون آزمایشگری.
منوچهری.
بر آن وزن این شعر گفتم که گفته ست
ابوالشیص اعرابی باستانی.
منوچهری.
دلجویی کن که نیکوان را
دلجویی رسم باستانی است.
خاقانی.
|| معمر. سالخورده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - قدیمی کهن . یا آثار باستانی. آثار و ابنی. قدیمی و تاریخی اشیائ عتیقه.

فرهنگ معین

(ص نسب . ) قدیمی ، کهنه .

فرهنگ عمید

قدیمی، دیرینه، تاریخی.

جدول کلمات

قدیمی

مترادف ها

prime (صفت)
اصلی، باستانی، بهترین، برجسته، عمده، درجه یک، اولیه، اول، نخستین، نخست

gray (صفت)
بی رنگ، پیر، کهنه، باستانی، خاکستری، سفید، سفید مایل به خاکستری، سفید شونده، رو به سفیدی رونده، بد بخت

old (صفت)
مسن، سالخورده، پیر، سالار، قدیمی، کهنه، باستانی، گذشته، پارینه، دیرینه، عتیق، سابق، فرسوده، سابقی، زر، کهن سال، کهنه کار، پیرانه

ancient (صفت)
دیر، پیر، قدیمی، کهنه، باستانی، کهن، پارینه، دیرینه، عتیق، اباء واجدادی

age-old (صفت)
قدیمی، کهنه، باستانی

classical (صفت)
باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی

antique (صفت)
کهنه، باستانی، عتیق

antiquarian (صفت)
باستانی، وابسته ب قدیم

classic (صفت)
باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی

traditionary (صفت)
باستانی، حدیثی، روایتی، روایت شده

relict (صفت)
باستانی، باقی مانده

primeval (صفت)
پیشین، باستانی، اولیه، بسیار کهن

فارسی به عربی

اثر , تحفة قدیمة , رمادی , قدیم , کلاسیکی ، أَثَر (قَدِیم )

پیشنهاد کاربران

عتیق
محافظین باستان
هیچوقت از موتوری جنس نگیر
باستان ( باس تان ) یک کلمه تورکی است. از فعل باسماق ( باس. باسما. باستون. باسیلی. باستیر. باستیرما. باستیرماق ) . . . . . تان مثل داس تان ( داستان ) . قاس تان ( قاستان. قاسدان نامه ی فردوسی. قیس سا ( قصه
...
[مشاهده متن کامل]
. قاس قاس دان نا مه ) ) راس تان ( راستان. مثل داس تان راستان ) . آرتان. اوس تان ( استان ) . آس تان ( آستان. آستانه. آستانا ) . باتان. یاتان. . ساتان. .

قدیمی ، بسیار کهن
مربوط به دوران ما قبل تاریخ
اولین امپراطوری های دنیا مثل ایران باستان، هند باستان، چین باستان، روم باستان، یونان باستان
انتیک

بپرس