باساز

لغت نامه دهخدا

باساز. ( ص مرکب )دارنده ساز و برگ. آماده. مهیا. مرتب :
ازاو کار مقدس چو باساز گشت
سوی ملک مغرب عنان تاز گشت.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

تجهیز ( تجهیزات ) ، دستگاه، برگردان واژه Device زبان انگلیسی

بپرس