دیکشنری
مترجم
بپرس
بازیکن سابقه دار
دنبال کنید
مترادف ها
seed
(اسم)
دانه، تخم، سلاله، بذر، ذریه، تخم اوری، بازیکن سابقه دار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها