بازیل

لغت نامه دهخدا

بازیل. ( اِخ ) بازیل مقدس معروف به کبیر، از آباء بزرگ کلیسا در قرن چهارم میلادی. ( 329 - 379 م. ) است. در شهر قیصریه در کاپادوکیه تولد یافت و در استانبول و آتن به تحصیل ، و سپس به تعلیم پرداخت. تألیفات و مکاتیبی از او باقی مانده است.

بازیل. ( اِخ ) بازیل اول امپراتور بیزانس متوفی در 886 م. وی از 867 تا 886 م. حکومت کرده است.

بازیل. ( اِخ ) بازیل دوم ( 957 - 1025 م. ) امپراتور بیزانس بود و امپراتوری بیزانس در روزگار وی توسعه فراوان یافت ، مدت بیست و پنج سال از حکومت خود را در زدوخورد گذرانید و معروف به «بلغارکش » گشت و تا حوالی دانوب پیش رفت. بازیل بر آسیا ( سوریه ) نیز دست یافت و پس از آنکه اکراد مروانیه از سال 380 تا 489 هَ. ق.بر دیاربکر و میافارقین و حصن کیفا و خلاط و ملاذگرد و نواحی شمال شرقی دریاچه وان حکمرانی یافتند، ابوعلی حسن یکی از امرای آن سلسله در 381 هَ. ق. بشام در آمد و فرمانروایی قیصر روم بازیل را از آن کشور برانداخت. در زمان قادر خلیفه یکی از شجعان کرد بنام احمدبن ضحاک به مقابله سپاه روم شتافت و سردار لشکر قیصر بازیل دوم را کشت. رجوع به کتاب کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او، چ رشید یاسمی ، ص 186 و 187 شود.

فرهنگ فارسی

فردریک نقاش امیر سیونیست فرانسوی ( و . مون پیله ۱۸۴۱ - ف. ۱۸۷٠ م . )
امپراتور بیزانس

دانشنامه آزاد فارسی

بازیل (اصفهان ۱۲۳۶ش)
پزشک ارمنی تبار ایرانی. در هندوستان و انگلستان تحصیل کرد و در ۱۳۲۷ش، پس از اخذ دانشنامۀ دکتری پزشکی، به تهران آمد و به عنوان استاد رشتۀ پزشکی در دارالفُنون تدریس کرد. ۲۲ سال استاد و رئیس بخش پزشکی مدرسۀ دارالفنون بود و در مجامع علمی جهان عضویت داشت.

پیشنهاد کاربران

اسم رمز بزرگترین هکر اروپایی که پلیس هنوز موفق به دستگیری و یا شناسایی اش نشده .

بپرس