( بازی درآوردن ) بازی درآوردن. [ دَ وَ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، بهانه آوردن و تعلل در کاری. دبه درآوردن.
( بازی درآوردن ) (دَ. وَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - نمایش دادن . ۲ - ادا درآوردن . ۳ - بهانه تراشیدن و از انجام کار طفره رفتن . ۴ - آزار دادن ، اذیت کردن .
بازی در آوردن: [عامیانه، کنایه ] بهانه آوردن، دبه در آوردن. جدی نگرفتن کاری ، مسخره بازی در آوردن .+ عکس و لینک