بازگوی

لغت نامه دهخدا

بازگوی. ( اِمص مرکب ) رجوع به بازگو شود.

دانشنامه عمومی

بازگوی، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان خواف استان خراسان رضوی ایران. این روستای ییلاقی در کنار رشته کوه های ژونباتور بنا شده، کار اصلی مردم روستا دامداری است
این روستا در دهستان نشتیفان قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ( ۲۴خانوار ) ۱۲۲نفر بوده است. [ ۱]
عکس بازگوی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اصطلاحی در موسیقی و نوعی شیوۀ اجرا در لحن موزون (تصنیف) که در آن بیتی را تکرار می کرده اند. علی بن محمّد معمار، مشهور به بنایی، در کتاب رساله در موسیقی در شرح انواع تصنیف آورده است: «... عمل، لحنی است مقرون به شعر. مشتمل بود بر سرخانه، میانخانه و بازگوی و گاه بود که دو میانخانه و دو بازگوی سازند... و قول آن بود که دو سرخانه و بازگوی داشته باشد بی میانخانه مقرون به شعر عربی».

پیشنهاد کاربران

بپرس