بازگونگی

لغت نامه دهخدا

بازگونگی. [ ن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ) مخالفت. عدم موافقت.( ناظم الاطباء ). || دیگرگونی :
یکی از بازگونگیش [ جهان ] همانک
گل در و پنجه است و نیم صداست
چپ نهادند عقد نهصد را
راست گیریش نه صد و نه نود است.
بدرالدین چاچی ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس