بازگشت جاودانه

پیشنهاد کاربران

نیچه :
نه اندکی بهتر، نه اندکی بدتر و نه اندکی طوری دیگر بلکه بطور مطلق به همین سان یک تکرار جاودانه!.
این حکم یا این قضاوت و نتیجه گیری فهمانی و عقلانی فلسفی هم منکر اصل دینی، فلسفی ( ایده آلیستی ) و عرفانی سیر و سلوک انسان بسوی کمال میباشد و هم نافی یا نفی کننده ی اصل علمی حرکت تکاملی طبیعت بهمراه اجزای زنده و غیر زنده.
...
[مشاهده متن کامل]

از دیدگاه و یا براساس بینش و باور فردی من، این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی و تا پایان آن همیشه و هربار پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ، 8m ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود و دقیقن به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به بیانی دیگر به تعداد یک هفتم کلیه ی کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی قبل از وقع آخرین مهبانگ و بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی، ازلی و ابدی یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن.
این روند و تصویر در محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر میباشند و خدای حقیقی و واقعی در محیط و محتوای هرکدام از آنها بطور مطلق یکسان و برابر، از لحاظ زمانی و مکانی و بیزمانی و بیمکانی دارای شانزده
( ۱۶ ) بُعد مجرد بر رویهم و تنیده در هم میباشد؛ هشت
( ۸ ) تا مطلق و هشت ( ۸ ) تا نسبی.
میرچا الیاده معروف به انشتاین تاریخ دین، دایره المارف زنده و متحرک، پدر شمن گرائی نوین در یکی از آثار خود تحت عنوان اسطوره بازگشت جاودانه در انتقاد از جمله ی معروف نیچه بصورت ؛ خدا مرده است و نیهیلیسم یا پوچ گرایی وی مبنی بر بی معنا بودن این تکرار و مکررات جاودانه، نتوانسته است راه و روش تولد دوباره ی افراد انسانی پس از مرگ در این دنیا را کشف و به هم عصریان و آیندگان معرفی نماید.
در همین زمینه یکی از حکیمان، عارفان، ادیبان و شاعران و یا یکی از انبیا قوم یهود به نام جِریمیا، یریمیا ( Jeremia ) حدود چند قرن قبل از میلاد ایسا مسیح جمله ی زیر را که گویا از طرف یهوه ملقب به آقا یا سرور دنیا به گوش سر و دل وی در قالب وحی ابلاغ گردیده بوده باشد، بیان کرده است : نام تو را دوباره صدا خواهم زد و تو دوباره در بر مادر از نو ایجاد خواهی شد.
از دیدگاه فردی من، این جمله یعنی باور به تولد دوباره از مادر در همین دنیا و لذا هر نوع تفسیر و معنای دیگری از این جمله غیر حقیقی بوده و میباشد. ایسا که از دیدگاه پیروان اولیه و امروز دین مسیحیت، مسّیای ( Messia ) موعود یا وعده داده شده محسوب میشود، ندانسته و نتوانسته است به پرسندگان و شنوندگان کلام خود بگوید که پس از مرگ تن یا بدن در این دنیا از چه راه و به کدام روش و از لحاظ زمانی کَی و با چه هدفی دوباره از مادر در همین دنیا از نو متولد خواهند شد، و شاید اعضای شورای عالی اورشلیم متشکل از پیشوایان ریز و درشت دینی دو جناح فاریزی و سادوسی اورا مسّیای حقیقی و وعده داده شده نپذیرفته اند.
امروز میدانیم که از دیدگاه و یا بر اساس بینش و باور ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، افراد انسانی فقط از یک زندگی دنیوی برخور دارند.
پیشنهاد الیاده یا " الی آ ۱۰ " مبنی بر بازگشت انسان مدرن به ویژه غربی به اصل و ریشه های باستانی و فراباستانی دینی، از دیدگاه فردی من در مورد ادیان ابراهیمی عبارت خواهد بود از کشف معنای ژرف و حقیقی نهفته در پشت پرده ظاهر لفظی آدم ( Adam ) در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان سومر.
به یاد حکیم عمر خیام:
در دایره ای که میدان آمدن ها و رفتن ها و باز گشتن های فراوان و متوالی ماست/ او را هم بدایت و هم نهایت هردو همیشه و هربار در پایان هر دوری بهشت برین متوالی هاست/

بازگشت جاودانه، بازگشت ابدی یا عود ابدی ( به آلمانی: Ewige Wiederkunft ) مفهومی است که جهان و تمام هستی و انرژی به طور نامحدود و به همان شکل در حال تکرار بوده و ادامه خواهد یافت.
فرض اصلی از این فرض ناشی می شود که احتمال وجود جهانی دقیقاً مانند جهان کنونی غیر صفر است. سپس، اگر زمان بی نهایت باشد، وجود ما باید بی نهایت بار تکرار شود. این مشابه ادعای تگمارک است، اما یکسان نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که در سیاره ای به نام زمین، با کوه های مه آلود، مزارع حاصلخیز و شهرهای پراکنده، در منظومهٔ شمسی با هشت سیاره دیگر زندگی می کند. زندگی این شخص از هر نظر با زندگی شما یکسان بوده است - تا به حال… به نظر می رسد که ما فقط باید با آن زندگی کنیم، زیرا ساده ترین و محبوب ترین مدل کیهان شناسی امروزی پیش بینی می کند که این شخص در واقع در یک کهکشان وجود دارد. ۱۰^۱۰^۲۹ متر فاصله دارد
در سال ۱۸۷۱، لوئی آگوست بلانکی، با فرض یک کیهان شناسی نیوتنی که زمان و مکان بی نهایت است، ادعا کرد که عود ابدی را به عنوان یک قطعیت ریاضی نشان داده است.
در یونان باستان، مفهوم بازگشت ابدی به طور برجسته با رواقی گری، مکتب فلسفی که توسط زنون سیتیوم تأسیس شد، مرتبط بود.
با این حال، نکاتی وجود دارد مبنی بر اینکه این نظریه ممکن است از رواقیون سرچشمه نگیرد. به گفته پورفیری، این یکی از آموزه های فیثاغورث بود که «پس از دوره های مشخص، همان حوادث دوباره رخ می دهد» و اینکه «هیچ چیز کاملاً جدیدی نبود». اودموس رودس نیز در تفسیر خود بر فیزیک ارسطو به این آموزه فیثاغورثی اشاره می کند.
رواقیون، احتمالاً با الهام از فیثاغورث نظریه عود ابدی را در فلسفه طبیعی خود گنجانده اند. طبق فیزیک رواقی، جهان به طور دوره ای در یک آتش سوزی عظیم ( ekpyrosis ) نابود می شود و سپس تولدی دوباره ( palingenesis ) را تجربه می کند. این چرخه ها تا ابد ادامه می یابد و در هر چرخه دقیقاً همان اتفاقات تکرار می شود. رواقیون ممکن است در مفهوم سال بزرگ از این آموزه حمایت کرده باشند که قدیمی ترین بیان شناخته شده آن در تیمائوس افلاطون یافت می شود. افلاطون این فرضیه را مطرح کرد که زمانی که خورشید، ماه و سیارات مدارهای مختلف خود را تکمیل کرده و به موقعیت اولیه خود بازگردند، یک چرخه کامل زمانی انجام می شود.
از سوی دیگر، اوریگن رواقیون را چنین توصیف می کند که ادعا می کنند محتوای هر چرخه یکسان نیست، بلکه فقط غیرقابل تشخیص است.

بازگشت جاودانه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بازگشت_جاودانه