به بازه زمانی قدرت گرفتن مجدد دودمان بوربون ها در فرانسه گفته می شود. این بازه زمانی در فرانسه از آوریل ۱۸۱۴ تا انقلاب ژوئیه ۱۸۳۰ به طول انجامید. ناپلئون بناپارت در نبردهای سال ۱۸۱۴ از ائتلاف ششم شکست خورد. کشورهای عضو ائتلاف ششم با تحمیل پیمان فونتن بلو و پیمان پاریس، ناپلئون را از قدرت برکنار کردند و دودمان بوربون ها را بر تخت پادشاهی فرانسه بازنشاندند. این دوره به بازگشت دودمان بوربون ها به سلطنت، مشهور شده است. این رویداد به معنای بازگشتن شیوه کهن فرمانروایی در فرانسه و نیز بازگشت کلیسای کاتولیک روم به نیروی سیاسی فرانسه بود.
لوئی هجدهم به ۱۸۱۴ و به یاری تالیران نخست وزیر پیشین ناپلئون بر تخت نشست. تالیران همپیمانان پیروز را برآن داشت که تاج و تخت را به کسی از خاندان بوربون بسپارند. او دو مجلس اعیان و مجلس نمایندگان را برپا داشت. اعیان به گونه انتصابی یا ارثی برگزیده می شدند و نمایندگان را نیز با رأی برمی گزیدند. تنها گروهی از مردان، حق رأی داشتند.
پس از برخوردهای خشمگین مردم با این قانون تازه لوئی به تندی به دستاوردهای انقلاب فرانسه و حق رأی مردم بازگشت. پس از شنیدن بازگشت ناپلئون، لوئی از پاریس گریخت و پس از فرمانروایی صد روزه ناپلئون و شکست در واترلو به این شهر بازگشت. در این هنگام هواداران لوئی به ویژه در جنوب فرانسه دست به ترورهای سنگدلانه ای ضد هواداران ناپلئون زدند. هر چند نخست وزیر با این رویداد به شدت مخالفت کرد ولی در بازداشت آن ناکام بود.
پارلمان در سال ۱۸۱۵ به راه افتاد. هواداران متعصب پادشاهی به پارلمان راه یافتند. نخست وزیر از کار با این تندروها ناتوان بود. در ۱۸۲۰ پادشاه در اندیشه اصلاحات افتاد. در این هنگام و با اصلاح قانون انتخابات گروهی از محافظه کاران نرمش پذیر به پارلمان راه یافتند. با این همه ترور شارل فردیناند دوک دو بری پسر برادر تندروی شاه ( شارل دهم آینده ) در فوریه ۱۸۲۰ سبب برکناری دوک الی دکاز نخست وزیر وقت و بی رقیب شدن تندروها گردید. پس از او کنت دو ویلل تندرو قدرت را در دست داشت. با این حال او سیاست های ارتجاعی را در پایینترین سطح ممکن نگاه داشت.
لوئی هجدهم در ۱۶ سپتامبر ۱۸۲۴ مرد. او را در سن دنی به خاک سپردند. پس از او برادرش شارل دهم بر تخت نشست.
او برادر لوئی هجدهم بود. پیش از پادشاهی لقب کنت دارتووا را داشت. وی همچنین رهبری هواداران تندروی پادشاهی را داشت. ترور پسرش زخم روحی شدیدی بر او وارد ساخت که هرگز نتوانست فراموش کند. کنت دو ویلل نخست وزیری او را نیز بر گرده گرفت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفلوئی هجدهم به ۱۸۱۴ و به یاری تالیران نخست وزیر پیشین ناپلئون بر تخت نشست. تالیران همپیمانان پیروز را برآن داشت که تاج و تخت را به کسی از خاندان بوربون بسپارند. او دو مجلس اعیان و مجلس نمایندگان را برپا داشت. اعیان به گونه انتصابی یا ارثی برگزیده می شدند و نمایندگان را نیز با رأی برمی گزیدند. تنها گروهی از مردان، حق رأی داشتند.
پس از برخوردهای خشمگین مردم با این قانون تازه لوئی به تندی به دستاوردهای انقلاب فرانسه و حق رأی مردم بازگشت. پس از شنیدن بازگشت ناپلئون، لوئی از پاریس گریخت و پس از فرمانروایی صد روزه ناپلئون و شکست در واترلو به این شهر بازگشت. در این هنگام هواداران لوئی به ویژه در جنوب فرانسه دست به ترورهای سنگدلانه ای ضد هواداران ناپلئون زدند. هر چند نخست وزیر با این رویداد به شدت مخالفت کرد ولی در بازداشت آن ناکام بود.
پارلمان در سال ۱۸۱۵ به راه افتاد. هواداران متعصب پادشاهی به پارلمان راه یافتند. نخست وزیر از کار با این تندروها ناتوان بود. در ۱۸۲۰ پادشاه در اندیشه اصلاحات افتاد. در این هنگام و با اصلاح قانون انتخابات گروهی از محافظه کاران نرمش پذیر به پارلمان راه یافتند. با این همه ترور شارل فردیناند دوک دو بری پسر برادر تندروی شاه ( شارل دهم آینده ) در فوریه ۱۸۲۰ سبب برکناری دوک الی دکاز نخست وزیر وقت و بی رقیب شدن تندروها گردید. پس از او کنت دو ویلل تندرو قدرت را در دست داشت. با این حال او سیاست های ارتجاعی را در پایینترین سطح ممکن نگاه داشت.
لوئی هجدهم در ۱۶ سپتامبر ۱۸۲۴ مرد. او را در سن دنی به خاک سپردند. پس از او برادرش شارل دهم بر تخت نشست.
او برادر لوئی هجدهم بود. پیش از پادشاهی لقب کنت دارتووا را داشت. وی همچنین رهبری هواداران تندروی پادشاهی را داشت. ترور پسرش زخم روحی شدیدی بر او وارد ساخت که هرگز نتوانست فراموش کند. کنت دو ویلل نخست وزیری او را نیز بر گرده گرفت.