بازپس کشیدن. [ پ َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بعقب راندن. به عقب برگرداندن : دویم رمضان کوس بزدند و امیر برنشست و راه مرو گرفت اما متحیر و شکسته دل میرفتند راست بدان مانست که میگفتی بازپسشان میکشند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 630 ).