بازپس نگریستن. [ پ َ ن ِ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) بعقب نگاه کردن. ( ناظم الاطباء ). برگشته نگریستن. ( منتهی الارب ). التفات. ( ترجمان القرآن ) : چون آن کنیزک از دیه بیرون آمد بازپس نگریست. ( تاریخ قم ص 64 ).