بازپرسی
/bAzporsi/
مترادف بازپرسی: استنطاق، دادرسی، رسیدگی، سیاست، سین جیم، مواخذه، محاکمه، یرغو
متضاد بازپرسی: قضاوت، حکم
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مواخذه و باز خواست
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
تفتیش
استنطاق. . . . . . .