بازوچه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
در جانورشناسی، شاخک یا دواله یا بازوچه ( به انگلیسی: Tentacle ) عضوی انعطاف پذیر، متحرک و کشیده است که در برخی از گونه های جانوران، و بیشتر بی مهرگان وجود دارد. در آناتومی جانوری، شاخک ها معمولاً یک یا چند جفت هستند. از نظر آناتومی، شاخک های جانوران عمدتاً مانند آب ایستاهای عضلانی عمل می کنند. بیشتر اشکال شاخک ها برای گرفتن و تغذیه استفاده می شود. بسیاری از آن ها اندام های حسی هستند که به طور متفاوتی پذیرای لمس، بینایی، یا بو یا مزه غذاها یا تهدیدهای خاص هستند. نمونه هایی از این شاخک ها ساقه چشم انواع حلزون ها هستند. برخی از انواع شاخک ها هم عملکرد حسی و هم عملکرد دستی دارند. [ ۱] [ ۲]
شاخک شبیه به مژک است، اما مژک عضوی است که معمولاً بدون قدرت، اندازه، انعطاف پذیری یا حساسیت شاخک است. ملوانک مژک دارد اما ماهی مرکب شاخک دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشاخک شبیه به مژک است، اما مژک عضوی است که معمولاً بدون قدرت، اندازه، انعطاف پذیری یا حساسیت شاخک است. ملوانک مژک دارد اما ماهی مرکب شاخک دارد.
wiki: بازوچه
مترادف ها
شاخک حساس، موی حساس جانور، ریشه حساس، بازوچه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید