بازنگری

/bAznegari/

مترادف بازنگری: بازبینی، بررسی، وارسی

معنی انگلیسی:
retrospect, retrospective, review, revision

فرهنگ معین

(نِ گَ ) (حامص . ) ۱ - تجدید نظر. ۲ - بازبینی .

واژه نامه بختیاریکا

وا نِیر

پیشنهاد کاربران

این دسته بندی از عینی ترین ( مبتنی بر مشاهده و اقدامات عملی ) به ذهنی ترین ( مبتنی بر تفکر و تحلیل انتزاعی ) تنظیم شده است.
۱. مشاهده و نظارت
- بازدید
- بازنگری
- بازبینی
- بازرسی
...
[مشاهده متن کامل]

۲. اقدامات اجرایی و کنترلی
- بازخواست
- بازپرسی
- بازجویی
- بازداشت
۳. بررسی و اصلاح
- بازسنجی
- بازکاوی
۴. بازسازی و احیا
- بازپروری
- بازآفرینی
- بازسازی
۵. تولید و بازیابی
- بازیابی
- بازشناسی
- بازتولید
- بازتابی
۶. تعریف و نمایش
- بازتعریف
- بازپردازی
- بازنمایی
۷. خوانش، تحلیل و تفکر
- بازخوانی
- بازاندیشی
- بازپژوهی

بازنگری ( مدیدیت پروژه )

تجدید نظر

بپرس