بازغ؛ بر وزن خالق یعنی خلق کننده، ولی بازغ یعنی گسترش دهنده ی نور ضعیفی که در حال زیاد شدن باشد.
بزوغ؛ نیش زدن نور در ابتدای طلوع آفتاب، نیش زدن دندان شیری کودک، مرتبط با کلمه ی بزغاله به مفهوم منقبض و کوچک در حال رشد.
... [مشاهده متن کامل]
بزاق؛ قبض غذا، جذب غذا
زِبَق؛ در یک تعریف خلاصه، یعنی ابزاری برای قبض کردن. عضوی از اعضای بدن یا ابزاری که به همدیگر زیب می شوند جهت چیزی را از چیزی جدا کردن یا کَندن. مثل دو لبه قیچی. در زبان تات های خراسان شمالی به فک صورت انسان زِبَق گفته می شود.
و در فرهنگ و زبان عربی از این کلمه در زمانی که حاکم، فردی را از جامعه جدا می کند یا اون فرد را از جامعه قبض می کند و به حبس می اندازد استفاده می کنند.
کلمه ی زبق از زاویه قانون حروف معکوس مرتبط با کلمه قبض می باشد. مثل قبض روح، قبض برق، اصطلاح یک قبضه شمشیر نیز مُؤَیِّد این توضیح می باشد.
زِبَق و قبض در دو جهت عکس همدیگر مفهوم دارد. دو مفهوم گرفتن و دادن، یا به دست آوردن و از دست دادن.
قانون حروف معکوس در کلمات؛ قَدَح حَدقه، متافیزیک اتم فیزیک، کلاف فلکه، کلاغ قُلَّک، فَلس سِلف صَلّاف، کاسه ساک، شییٔ عیش، فرض ظرف. . . .
از زاویه قانون لاتین حروف در پاتیل کلمات نیز کلمه ی بُغض و قیض و غضب، قصْب، قصّاب، قابض، بزاق نیز مرتبط با مفهوم زبق و قبض می باشد.
قابض؛ به معنای قبض کننده، منقبض کننده، گیرنده، و تنگ کننده یا درهم کشنده مفهوم دارد.
در پزشکی، قابض به خاصیتی از دارو گفته می شود که رفع اسهال و ایجاد یبوست می کند.
انقباض ؛ منقبض شدن، کوچک شدن، مرتبط با کلمه بُغْض.
البته ریشه اصلی زبق و قبض، دو حرف ( ز ب ) می باشد. که با این دو حرف در زوایای مختلف از همین چشمه مفهوم جاری می شود. کلمه ی زیب یعنی دو چیز به هم رسیدن و زیبایی خلق شدن.
مثل اصطلاح ضبط و ثبت صدا یا اصطلاح سَبَد با ترجمه رایج امروزی به مفهوم زنبیل.
هر چند سبد و زنبیل با دو حرف ریشه ای مشترک ( ز ب ) هم در دو شکل مختلف از یک ریشه و یک مفهوم مشترک در دل خود دارند.
یا خود کلمه زبان که خود عاملی برای زیب کردن حروف یا ازباسم یا اسپاسم و ساخت کلمات زیبا و زیبنده می باشد.
اسپاسم؛ تغییر شکل یافته ی ازباسم. یعنی زیپ شدن عضلات به همدیگر و گرفتگی عضلانی. مرتبط با کلمه ی زیپ زیب زیبا اسب سپاس سپاه اسپانیا اسپانسر اسپاخو و . . .
اسپانسر؛ یعنی اسپاسم کننده زیبایی. شخص حامی برای خلق یک اثر زیبنده و زیبا. مرتبط با کلماتی از قبیل؛ زیپ اسپانیا اسپاخو سپاس و. . .
سپاس؛ یعنی زیپ نمودن کلمات زیبا با زبان، منشعب از زیباست. سپاس گذاری یعنی خلق زیبایی چه با حرف چه با عمل.
زباله؛ چیزهای بدردنخوری که باید به همدیگر زیب شوند برای ایجاد زیبایی یا ماندگاری زیبایی.
کلمه سبقت و سابق نیز از زاویه قانون تغییر شکل حروف مرتبط با همین مفاهیم می باشد.
کلمه سابق یعنی عمر و زمانی که از ما گرفته شده و سبقت عکس مفهوم سابق به مفهوم پیش افتادن و کسب فرصت و جبران عقب ماندگی.
بازغ از ماده بزغ ( بر وزن نذر ) در اصل به معنی شکافتن و جاری ساختن خون است و اطلاق این کلمه بر طلوع آفتاب یا ماه در حقیقت آمیخته با یکنوع تشبیه زیبا است زیرا آفتاب و ماه به هنگام طلوع خود گویا پرده تاریکی
... [مشاهده متن کامل] را می شکافند ، علاوه بر این در کنار افق سرخی کمرنگی که بی شباهت به رنگ خون نیست در اطراف خود ایجاد می کنند .