بازدید
/bAzdid/
مترادف بازدید: دیدار، دیدار مجدد، ملاقات، ویزیت، کنترل، معاینه، بررسی، سرکشی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- دائره بازدید ؛ دائره رسیدگی به حسابها.
- دید و بازدید.
- مأمورین بازدید ؛ تقویم کنندگان : به اتفاق عمال و مأمورین بازدید روانه محال میگردد. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 51 ).
|| مراجعه. دیگربار دیدن. رفتن بدیدار آن که از تو دیدن کرده است. مقابل دیدار کردن. || از نو رسیدگی کردن بحساب. کنترل . || معاینه ( طبیب ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - دیدار مجدد دوباره دیدن . ۲ - ملاقات شخصی از دیگری که وی قبلا بملاقات آمده باشد . ۳ - روئ یت مکانی و ناحیهای . ۴- رسیدگی بامری .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. دیدار دوباره.
۳. به دیدن کسی رفتن که قبلاً به ملاقات آمده.
۴. رسیدگی به کاری.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
بازدید ( انگلیسی: Hits ) فیلمی در ژانر کمدی - درام به کارگردانی دیوید کراس است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به مت والش اشاره کرد.
wiki: بازدید
بازدید (فیلم). بازدید ( لهستانی: Rewizyta ) یک فیلم درام لهستانی به کارگردانی کشیشتف زانوسی است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
• مایا کوموروفسکا
• یان نووینسکی
• دانیل اولبریخسکی
• زبیگنیف زاپاشیه ویچ
• تادئوش برادتسکی
• ماوگوژاتا زایاژکوفسکا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• مایا کوموروفسکا
• یان نووینسکی
• دانیل اولبریخسکی
• زبیگنیف زاپاشیه ویچ
• تادئوش برادتسکی
• ماوگوژاتا زایاژکوفسکا
wiki: بازدید (فیلم)
جدول کلمات
مترادف ها
بازدید، دیدار، عیادت
خلاصه، رژه، عقیده، مرور، مجله، بازدید، نشریه، تجدید نظر
براورد، ممیزی، بررسی، بازدید، نقشه برداری، زمینه یابی، مطالعه مجمل، بردید
بازرسی، معاینه، سرکشی، تفتیش، سان، بازدید
اصلاح، باز بینی، مرور، بازدید، چاپ تازه، چاپ اصلاح شده، تجدید نظر، رسیدگی ثانوی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بازدید کند: باعث می شود، عارض می شود ( در متن طب سنتی گنجینه بهارستان ( غیاثیه ) مانند: پنیر. . . درد سر بازدید کند و دیر گوارد: پنیر باعث سردرد می گردد و دیر هضم می شود ) .
وارسی
دیدار، دیدار مجدد، ملاقات، ویزیت، کنترل، معاینه، بررسی، سرکشی، ورانداز