بازدل

لغت نامه دهخدا

بازدل. [ دِ ] ( ص مرکب ) آنکه دلی بمانند دل باز دارد. باجرأت. شجاع. دلاور. قوی القلب :
شهان کلنگ دلانند و شاه بازدل است
به جنگ باز نیاید به هیچگونه کلنگ.
فرخی.

پیشنهاد کاربران

بپرس