بازداشتگاه

/bAzdAStgAh/

مترادف بازداشتگاه: بند، توقیفگاه، حبس، دستاق خانه، زندان، سلول، سیاهچال

معنی انگلیسی:
concentration camp, house of detention, [mil.] detention barrack, house of detention, concentration camp, detention barrack

لغت نامه دهخدا

بازداشتگاه. ( اِ مرکب ) توقیف گاه. ( واژه های فرهنگستان ایران ). جائی که متهمان را قبل از محکومیت دادگاه برای انجام محاکمه توقیف میکنند.

فرهنگ فارسی

محل بازداشت، ندان، کسی که بطورموقت است

فرهنگ معین

(اِمر. ) محلی که اشخاص توقیفی را موقتاً در آن زندانی کنند، زندان .

فرهنگ عمید

محل بازداشت، زندان، جایی که کسی را به طور موقت زندانی می کنند.

واژه نامه بختیاریکا

وادارا

دانشنامه عمومی

بازداشتگاه مکانی است که برای بازداشتِ افراد استفاده می شود. در آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور ( مصوب ۲۰/۹/۸۴ ) بازداشتگاه اینگونه تعریف شده است: بازداشتگاه، محل نگهداری متهمانی است که با قرار کتبی مقام های صلاحیت دار قضائی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آنجا معرفی می شوند. [ نیازمند منبع]
در همین آئین نامه در تعریف زندان آمده است: زندان محلی است که در آن محکومانی که حکم آنان قطعی شده است با معرفی مقامات قضایی صلاحیت دار قضایی و قانونی برای مدت معین یا به طور دایم به منظور تحمل کیفر، با هدف حرفه آموزی، بازپروری و بازسازگاری نگهداری می شوند. [ نیازمند منبع]
عکس بازداشتگاه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

lockup (اسم)
توقیف، حبس، بازداشتگاه، تعطیل کردن اموزشگاه

پیشنهاد کاربران

بپرس