بازدارنده
/bAzdArande/
مترادف بازدارنده: جلوگیر، عایق، مانع، محذور، جلوگیری کننده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
ترساننده، بازدارنده، منع کننده، عایق
بازدارنده، منع کننده
بازدارنده، منع کننده
پیشنهاد کاربران
مناع
رادع
ناهی
رادع
ناهی
عاصم. [ ص ِ ] ( ع ص ) بازدارنده. ( غیاث اللغات ) . منعکننده. ( از اقرب الموارد ) . نگاه دارنده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . حفظکننده. ( از اقرب الموارد ) :
گفت من رفتم بر آن کوه بلند
عاصم است آن که مرا از هر گزند.
مولوی.
گفت من رفتم بر آن کوه بلند
عاصم است آن که مرا از هر گزند.
مولوی.
رادع . . . .
ناهی. .
دستور باز دارنده چی میشه
جلوگیر، عایق، مانع، محذور، جلوگیری کننده، رادع، سد، ناهی
رادع