بازار کسی را تیره کردن ؛ وضع او را نابسامان آوردن :
بد آید جهان را از این کار من
چنین تیره کو کرد بازار من.
فردوسی.
چو خواهید کایزد بود یارتان
کند روشن این تیره بازارتان ،
کم آزار باشید و هم کم زیان
بدی را مبندید هرگز میان.
فردوسی.
بد آید جهان را از این کار من
چنین تیره کو کرد بازار من.
فردوسی.
چو خواهید کایزد بود یارتان
کند روشن این تیره بازارتان ،
کم آزار باشید و هم کم زیان
بدی را مبندید هرگز میان.
فردوسی.
بازار کسی را تیره کردن ؛ وضع او را نابسامان آوردن :
بد آید جهان را از این کار من
چنین تیره کو کرد بازار من.
فردوسی.
بد آید جهان را از این کار من
چنین تیره کو کرد بازار من.
فردوسی.