بازار برچیدن ؛ بمعنی بازار برداشتن. ( آنندراج ) . بستن بازار و ترک خرید و فروش کردن. ( ناظم الاطباء ) :
چار بازار عناصر بر مکرر گشته است
وقت آن آمد که برچینند این بازارها.
صائب ( از آنندراج ) .
چار بازار عناصر بر مکرر گشته است
وقت آن آمد که برچینند این بازارها.
صائب ( از آنندراج ) .