بازپوشیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) دوباره پوشیدن. از نو بتن کردن. بر تن کردن. پوشیدن : ستایش چو کرد آن یل سرفرازبتن بازپوشید هرگونه ساز.فردوسی. || پنهان کردن. نهان ساختن : کوشید که راز بازپوشدبا آتش دل که بازکوشد؟نظامی.