باز نوشتن

لغت نامه دهخدا

بازنوشتن. [ ن ِ وِ ت َ ] ( مص مرکب ) تحریر کردن. ثبت کردن : پس حامد پس از روزگاری بمصر آمد و این حکایت با مردم گفت و از وی بازنوشتند. ( مجمل التواریخ و القصص ).

فرهنگ فارسی

تحریر کردن و ثبت کردن

مترادف ها

rewrite (فعل)
دوباره نوشتن، باز نوشتن، از نو طرح ریختن

پیشنهاد کاربران

بپرس