بازسپردن. [ س ِ پ ُ دَ ]( مص مرکب ) رد کردن. تسلیم کردن. سپردن : به گنجینه سپارم گنج را بازبدین شکرانه گردم گنج پرداز.نظامی.
بازسپردن ؛ رد کردن. تسلیم کردن :تن آدمی را که خواهد فشردندانم که چون بازخواهد سپرد. نظامی.برگرداندن+ عکس و لینک