باز سفید

لغت نامه دهخدا

باز سفید. [ زِ س َ / س ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی باز که به ترکی آنرا طویغون گویند.( شعوری ج 1 ص 156 ). زُرق. ( قطر المحیط ) :
باز سفید روضه انسی ، چه فایده
کاندر طلب چو بال بریده کبوتری.
سعدی.
بتاج هدهدم از ره مبر که باز سفید
ز کبر در پی هر صید مختصر نرود.
حافظ.

دانشنامه عمومی

باز سفید ( نام علمی: Pseudastur albicollis ) نام یک گونه از سرده بازنماها است.
عکس باز سفیدعکس باز سفید
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

باز سفید که پدر و مادر او کافوری باشند و بر هیچ پرش هیچ نشانی نباشد و هم سرخ چشم و سبز پای است. ( تفسیر از حافظ نامه به تصحیح بهار الدین خرمشاهی )
اقسنقر

بپرس