باریک تن

لغت نامه دهخدا

باریک تن. [ ت َ ] ( ص مرکب ) لاغراندام. آنکه اندامی ظریف دارد: و این [ سند ] ناحیتی است گرمسیر و اندروی بیابانهای بسیار... و مردمان اسمر و باریک تن و دونده. ( حدود العالم ). [ و مردم سودان ] باریک تن اند وسطبرلب و درازانگشتان و بزرگ صورت. ( حدود العالم ).

پیشنهاد کاربران