لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
باری تعالی ؛ دارای بار و برتری و بار دهنده ی برتر و متعالی
باری ؛ دارای بار
در صنعت به الکترودهای جوشکاری باری و به میله گردها Round bar گفته می شود.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر کلمات هم خانواده با کلمه ی بار و بال در متن زیر تبیین شده است ؛
... [مشاهده متن کامل]
burner ؛
در زبان انگلیسی با ترجمه ی فارسی کلمه ی بِرنِر با نگارش و صورتگری حروف به صورت burner به معنی مشعل رایج و برگردان شده است.
تعریف مشعل برای کلمه ی برنر یک تعریف موازی و غیرانطباقی با مصدر کلمه ی برنر می باشد.
اگر بخواهیم یک تعریف انطباقی بر مبنای مصدر و بن واژه برای کلمه ی بِرنِر داشته باشیم کلمات ( باردهنده ، باررسان ، انرژی دهنده و نیرو رسان ) قابل ارایه می باشد.
مفهوم کلمه ی بِرنِر مرتبط با کلمات هم خانواده در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
بارنیا ؛ بسیار پُربار و بار دهنده ، نیرو رسان ، انرژی دهنده
این کلمه با ریشه ی بار در کلماتی مثل ؛
( ابر ، باران ، عبور ، باری تعالی ، بِرنِر ، باراد ، پُربار تر ، بارتر ، برتر ، باریک به مفهوم کم بار ، باروت ، باربد و. . . )
قابل مشاهده است.
مفهوم بار دادن و باررسانی در عالم هستی منتج به برآمدن و بارآمدن و بارتر شدن به معنی برتر شدن و پُربارتر شدن می شود.
اصطلاح برنده شدن و بِرَند در اجناس و کالاهای تبلیغاتی نیز منشعب از کلمه ی برتری با ریخت قبل تر آن بارنده و بارانده به معنی دارای برتری و پرباری و پُربار بودن می باشد.
برادر ؛ براتر ، باراتر ، برتر ، دارای برتری ، باردهنده و ایجاد کننده ی برتری
بریتانیا ؛ سرزمین برتر و دارای برتری
وَبال ؛ اصطلاح وَبال شدن در زمانی دارای کاربرد می شود که بار کسی بر روی دوش کس دیگری نهاده شود.
وبال شدن یعنی وبار شدن به معنی بارگذاری دارای معنا و مفهوم می باشد.
حرف ( ل ) و ( ر ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات در قانون قلب ها قابل تبدیل به همدیگر می باشند.
بالشت ؛ بار شده ، دارای بار
بالین و بالشت ؛
اگر از زاویه ی قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات در ابعاد کاربردی مختلف به دلیل نقطه و محل مشترک صدور آوا از ابزارهای کلامی واقع شده در دهان به حرف ( ر ) در کلمه ی بار نگاه کنیم حرف ( ر ل ) قابل تبدیل به همدیگر می باشند.
یعنی عینیت و انطباق مفهوم کلمه ی بار در عالم هستی باعث بَرآمدن و بارآمدن و بالا آمدن می شود. به عنوان مثال کلمه ی بالشت که به عنوان یک بالین ، کیسه پارچه ی دارای بار می باشد باعث بالا آمدن سر انسان به عنوان بالین در زیر سر هنگام خوابیدن می باشد.
بالینی که با گذاشتن سر بر روی آن نه تنها سر انسان را به لحاظ فیزیکی بالا می آورد بلکه بال تفکرات انسان را نیز به پرواز در می آورد و بالا می برد.
باری ؛ دارای بار
در صنعت به الکترودهای جوشکاری باری و به میله گردها Round bar گفته می شود.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر کلمات هم خانواده با کلمه ی بار و بال در متن زیر تبیین شده است ؛
... [مشاهده متن کامل]
در زبان انگلیسی با ترجمه ی فارسی کلمه ی بِرنِر با نگارش و صورتگری حروف به صورت burner به معنی مشعل رایج و برگردان شده است.
تعریف مشعل برای کلمه ی برنر یک تعریف موازی و غیرانطباقی با مصدر کلمه ی برنر می باشد.
اگر بخواهیم یک تعریف انطباقی بر مبنای مصدر و بن واژه برای کلمه ی بِرنِر داشته باشیم کلمات ( باردهنده ، باررسان ، انرژی دهنده و نیرو رسان ) قابل ارایه می باشد.
مفهوم کلمه ی بِرنِر مرتبط با کلمات هم خانواده در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
بارنیا ؛ بسیار پُربار و بار دهنده ، نیرو رسان ، انرژی دهنده
این کلمه با ریشه ی بار در کلماتی مثل ؛
( ابر ، باران ، عبور ، باری تعالی ، بِرنِر ، باراد ، پُربار تر ، بارتر ، برتر ، باریک به مفهوم کم بار ، باروت ، باربد و. . . )
قابل مشاهده است.
مفهوم بار دادن و باررسانی در عالم هستی منتج به برآمدن و بارآمدن و بارتر شدن به معنی برتر شدن و پُربارتر شدن می شود.
اصطلاح برنده شدن و بِرَند در اجناس و کالاهای تبلیغاتی نیز منشعب از کلمه ی برتری با ریخت قبل تر آن بارنده و بارانده به معنی دارای برتری و پرباری و پُربار بودن می باشد.
برادر ؛ براتر ، باراتر ، برتر ، دارای برتری ، باردهنده و ایجاد کننده ی برتری
بریتانیا ؛ سرزمین برتر و دارای برتری
وَبال ؛ اصطلاح وَبال شدن در زمانی دارای کاربرد می شود که بار کسی بر روی دوش کس دیگری نهاده شود.
وبال شدن یعنی وبار شدن به معنی بارگذاری دارای معنا و مفهوم می باشد.
حرف ( ل ) و ( ر ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات در قانون قلب ها قابل تبدیل به همدیگر می باشند.
بالشت ؛ بار شده ، دارای بار
بالین و بالشت ؛
اگر از زاویه ی قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات در ابعاد کاربردی مختلف به دلیل نقطه و محل مشترک صدور آوا از ابزارهای کلامی واقع شده در دهان به حرف ( ر ) در کلمه ی بار نگاه کنیم حرف ( ر ل ) قابل تبدیل به همدیگر می باشند.
یعنی عینیت و انطباق مفهوم کلمه ی بار در عالم هستی باعث بَرآمدن و بارآمدن و بالا آمدن می شود. به عنوان مثال کلمه ی بالشت که به عنوان یک بالین ، کیسه پارچه ی دارای بار می باشد باعث بالا آمدن سر انسان به عنوان بالین در زیر سر هنگام خوابیدن می باشد.
بالینی که با گذاشتن سر بر روی آن نه تنها سر انسان را به لحاظ فیزیکی بالا می آورد بلکه بال تفکرات انسان را نیز به پرواز در می آورد و بالا می برد.
واژه باری ریشه عبری دارد
א בְּרֵאשִׁית, בָּרָא אֱלֹהִים
א = 1
בְּ : به، در
רֵאשִׁית = ابتدا ( تلفظ: reshit ) هم خانواده با واژه رأس عربی به معنی سر
בָּרָא : "בָּרָא" ( تلفظ: Bara ) به فارسی به معنای �آفرید� یا �خلق کرد� است . هم خانواده با باری در باری تعالی
... [مشاهده متن کامل]
این فعل معمولاً برای خداوند به کار می رود و در متون مقدس عبری، به ویژه در تورات ( کتاب مقدس عبری ) ، اشاره به آفرینش هستی یا جهان توسط خدا دارد.
عبارت عبری "אֱלֹהִים" ( تلفظ: Elohim ) به فارسی به معنای خدا یا خدایان است، علامت جمع در آن نشان احترام و عظمت است نه جمع
ریشه ی אל ( El ) به معنی خدا است.
پس Elohim می تواند معنای خدایان بدهد، ولی در متن های دینی همیشه به یک خدا اشاره دارد و تأکید بر قدرت و عظمت اوست.
א בְּרֵאשִׁית, בָּרָא אֱלֹהִים
א = 1
בְּ : به، در
רֵאשִׁית = ابتدا ( تلفظ: reshit ) هم خانواده با واژه رأس عربی به معنی سر
בָּרָא : "בָּרָא" ( تلفظ: Bara ) به فارسی به معنای �آفرید� یا �خلق کرد� است . هم خانواده با باری در باری تعالی
... [مشاهده متن کامل]
این فعل معمولاً برای خداوند به کار می رود و در متون مقدس عبری، به ویژه در تورات ( کتاب مقدس عبری ) ، اشاره به آفرینش هستی یا جهان توسط خدا دارد.
عبارت عبری "אֱלֹהִים" ( تلفظ: Elohim ) به فارسی به معنای خدا یا خدایان است، علامت جمع در آن نشان احترام و عظمت است نه جمع
ریشه ی אל ( El ) به معنی خدا است.
پس Elohim می تواند معنای خدایان بدهد، ولی در متن های دینی همیشه به یک خدا اشاره دارد و تأکید بر قدرت و عظمت اوست.
باری تعالی =سلطان جهان
سلیم
باری تعالی: واژه ای اربی ست به معنی آفریننده برتر که همان آفریدگار هستی بخش باشد.
باری تعالی: واژه ای اربی ست به معنی آفریننده برتر که همان آفریدگار هستی بخش باشد.
باری: آفریننده
تعالی: بلند مرتبه
باری تعالی: آفریننده بلند مرتبه
تعالی: بلند مرتبه
باری تعالی: آفریننده بلند مرتبه
خداوندیکتا