بَارِئُ: از ریشه "بَرَء" به معنای یافت نشدن است. ( هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ ) گویند: متّهم از موارد اتّهامی تبرئه شد یعنی چیزی از اتّهامات یاد شده در او یافت نشد. وَقَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ:
... [مشاهده متن کامل] شیطان می گوید: چیزی که شما به دنبالش بودید در من پیدا نمی شود. "بَارِئُ" یعنی خداوند چیزی که یافت نشود و موجود نباشد را موجود کند. خداوند ذرات خاک را بَارِئُ کرد و کسی نمی داند از کجا آن را بوجود آورده است، یا در درخت خرما قند را "بَارِئُ" می کند که هیچ کس نمی داند این قند را از کجا موجود می کند.
افرین
کلمه خوبیست
گاهی معنایش میشود؛ یه باری، یه دفعه ای
در چنین گفت زرتشت می خوانیم؛
ابلیس باری با من چنین گفت: "خدا را نیز دوزخی هست: دوزخ او عشق به آدمی است. "
باری به معنی خالق است و در اصل به معنی جدا کردن چیزی از چیز دیگر می باشد ، چون آفریدگار مخلوقات خود را از مواد اصلی و نیز از یکدیگر جدا می کند ، از او با عنوان باری تعالی یاد می شود
سلیم
باری: واژه ای اربی ست یعنی آفریننده مانند باری تعالا یعنی آفریننده برتر.
باری: در پارسی هم یعنی بارکشو در قدیما به کامیونهای کوچک می گفتند ماشین باری.
در گفتار لری :
واژه های : بالِی ( بالِ ِ ِ ) ، بالمِی، بالمشِی
در جمله مانند جمله زیر بکار می رود :
فلان کار رو که انجام ندادی بالمشی ( بالمی، بالی ) این رو انجام بده.
به معنای:
فلان کار رو انجام ندادی دست کم ( باری، حداقل ) این کار رو انجام بده.
... [مشاهده متن کامل]
شاید همان باری در فارسی باشد که دو حر ف ( ر ) و ( ل ) با هم آلشت شده اند.
علی ای حال
علی ای تقدیر. [ ع َ لا اَی ْ ی ِ ت َ رِن ْ] ( ع ق مرکب ) در هر حال. به هر تقدیر. به هر حال.
باری ( Barı ) :در زبان ترکی به معنی لااقل - حداقل
اقلا ( تنوین نمی گیرد ) ، دست کم
هر چه بود . . . . . . . . . .
به نظرم مفهومش میشه یکبار
اگه باری تعالی باشه میشه خدا یا خداوند
به هر حال، ناچار
خلاصه، به هرحال
یعنی مرز بندی کردن و تمایز گذاشتن در امر خلقت بعد از اینکه صورت گری صورت گرفت و در نهایت خلق کردن و تمام شدن کار
آفریدگار ، خالق ، خدا
کاربرد در جمله : 👨🏻🎨
انبیا گفتند نومیدی بد است / فضل و رحمت های باری بی حد است
( مولوی )
مرغ که هنوز به تخم نیامده
در زبان باشکوه پارسی ما دارای انواع یای ها ( ی ) هستیم یکی از این یای ها در این کلمه امده "یای وحدت"
هم معنی فارسی کلمه "القصه" است که در داستان ها به کار میرود
مرغی را گویند که هنوز تخم نگذاشته باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)