بارکین فراخ. [ ف َ ] ( اِخ ) مؤلف شرح احوال و آثار رودکی در ج 1 ص 101 بنقل از تاریخ بخارای نرشخی آرد: نیستانها و آبگیرهای بزرگ پیوسته به بیکند ( شهری بر جانب جیحون ) بود که آن را «قراکول » و «بحره سامجن » نیز میخواندند. در صورتی که در متن تاریخ بخارا پارگین فراخ است. رجوع به پارگین فراخ و رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 101 شود.