باروس
لغت نامه دهخدا
باروس. ( اِخ ) ( چشمه ٔ... ) از بلوک خفر مسافت کمی شمالی قریه باروس است. ( فارسنامه ناصری ).
باروس. ( اِخ )قریه ای است از قریه های نیشابور نزدیک دروازه شهر. ( انساب سمعانی ) ( معجم البلدان ) ( مرآت البلدان ج 1 ص 160 ) ( مراصد الاطلاع ) ( دِمزن ).
باروس. [ رُ ] ( اِخ ) ژان دو. ادیب و مورخ بنام پرتقال است که بسال 1496م. در ویزو متولد و در 1570 در ریبئیرا نزدیک پمبال درگذشته است. مدت مدیدی در مستملکات آسیائی و افریقایی پرتقال والی بوده و این سفرها و مطالعات موادی برای نگارش کتابی در تاریخ ضبط و اداره مستملکات بوسیله پرتقالی ها برای او فراهم ساخت که در ادبیات پرتقالی ارزش و مقامی بسزا دارد. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
یه ده در نیشابور