بارنامجه

لغت نامه دهخدا

بارنامجه. [ ج َ ] ( معرب ، اِ مرکب ) بارنامچه. بارنامه باشد. ( مهذب الاسماء ). ج ،بارنامجات. و رجوع به بارنامه و بارنامچه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس